اموزش بیزینس کوچینگ

بیزینس کوچ به صاحبان استارت آپ کمک می کند تا اهداف تجاری واضح و مشخصی ترسیم گردد و منابع لازم و تخصص های مورد نیاز کسب گردد. یک بیزینس کوچ همیشه شجاعت لازم برای صادق بودن با شما را دارد. درست است که یک کوچ حرفهای مسئولیت بیزینس را برعهده شما میگذارد اما همیشه در کنار شما خواهد بود. مانند هر رابطه خوب حمایتی، این رابطه دچار کمی تناقض است؛ هر مقدار بیشتر به شما کمک کنند، کمتر به آنها احتیاج دارید. به همین دلیل داشتن اعتماد یکی از مهمترین ویژگیهای بیزینس کوچ عالی است تا فرد مراجعهکننده بتواند به راحتی و بدون احساس ترس، اضطراب و شرم سؤالات خود را از کوچ بپرسد. با وجود آنکه مهمترین فایده کمک گرفتن از یک کوچ کسب و کار مشخص کردن اهداف و یافتن بهترین مسیر برای رسیدن به آنها است، نمیتوان فرایند کوچینگ را تنها در این مورد خلاصه کرد. مهمترین تصور نادرست درباره بیزینس کوچینگ این است که بیزینس کوچ باید فردی باتجربه و خبره در امور کسب و کار باشد و خود تجربه اداره یک کسب و کار (هرچه بزرگتر و موفقتر، بهتر) داشته باشد. علاوه بر آن افرادی که از رابطه کوچینگ استفاده کردند با دیدگاه های تازه در زمینه چالش های شخصی و فرصت ها، بهبود سیستم تفکری و مهارتهای تصمیم گیری و افزایش اعتماد به نفس در ایفای نقش های زندگی و کاری از جلسات خارج شده اند.

مهارت های مدیریتی تقویت و بهبود پیدا می کند. باید مهارت های موثری در مدیریت کسب و کار داشته باشد. بیزینس کوچ با به چالش کشیدن صاحبان کسب و کار باعث می شود که افکار و ایده های جدید و کاربردی به ذهن مخاطبین خطور کند. بیزینس کوچ ها افرادی اجتماعی هستند که توان بالایی در ایجاد ارتباط با صاحبان کسب و کار های مختلف دارند و به همین دلیل می توانند دیگران را تشویق به پذیرش شرایط جدید کنند و اعتماد به نفس صاحبان کار را افزایش دهند. در این شرایط برای کنترل کردن روند پروژه کوچ سوالات اساسی و قدرتمندی را مطرح می کند تا مسائل از جنبه های مختلف بررسی شود و تیم کاری با ریسک کمتر و با شرایطی کنترل شده به سمت جلو حرکت کند. کوچ این کمک را می کند که تا فرد با اعتماد به نفس بیشتر و داشتن آگاهی و پتانسیل های موجود وارد این مذاکره مهم بشود.

بیزینس کوچ فرد متفکری است که ایده های خلاقانه ای را پیش روی شما قرار می دهد. اگر بیزینس کوچ شما بتواند همه ی این عناصر کاری را با هم ترکیب کند، شما قطعاً رهبر بهتری در آینده خواهید شد. اگر این فکر حاصل تجربه و تخصص باشد این روند پیشرفت چشمگیر خواهد بود. اریک اسمیت مدیرعامل اسبق گوگل میگوید؛ استخدام بیزینس کوچ بهترین تصمیم حرفهای من بوده، البته اعتراف میکنم که کار دشوار و چالش برانگیزی دوره های لایف کوچینگ بود چرا که به عنوان مدیرعامل یک شرکت موفق که روز به روز در حال پیشرفت و بزرگتر شدن بود، نیازی نمیدیدم که یک بیزنس کوچ داشته باشم تا این که یکی از اعضای هیئت مدیره گوگل من را متقاعد کرد و در نهایت از نتیجه شگفت انگیز بیزینس کوچینگ من را شگفت زده کرد. کوچینگ و منتورینگ رویکردهای متفاوتی دارند. استارت آپ ها توسط یک یا چند نفر در یک دفتر رسمی ، فضای مشترک و یا گاها بدون داشتن مکتانی فیزیکی فعالیت می کند.استارت آپ ها قابلیت تکرار پذیری دارند و محصولات و خدمات ارائه شده امکان تولید انبود و تکرار چندین باره دارند . ᠎Th is c​ontent was do​ne with G SA​ C᠎on te nt​ Gener ator Demoversi on!

زیرا به خوبی چهار چوب فعالیت را نمی دانند و از نقش کاتالیزور بودن این افراد آگاه نیستند. این در حالی است که بهتر است تا به جای این موضوع به تمرکز بر توسعه، بازاریابی و فروش محصولات و خدمات پرداخته شود. یک بیزینس کوچ خود یک کارآفرین و صاحب کسب و کاری با تجربه است که آموزش های حرفه ای را پشت سر گذاشته است و از مشکلات فرا رو در کسب و کار اطلاع درستی دارد. زیرا آن ها در جستجوی فردی هستند که سرانجام درک شان کند و تنهایی ذاتی که اغلب در بیزینس با آن ها همراه است را از بین ببرد. خلاقیت: بیزینس کوچ فردی است که سوال می کند و خوب گوش می کند و صاحبان کار را ترغیب و راهنمایی می کند. بیزینس کوچ راهنمایی می کند اما هنوز صاحب کسب و کار در راس قرار دارد، خودش تصمیم می گبرد و انتخاب می کند که چه روندی را پیش گیرد. با راهنمایی های بجا در مسیر توسعه برند و کسب و کار می تواند مدیر را در مسیری صحیح هدایت کند. صاحب کار با همکاری و کمک بیزینس کوچ زمینه را برای رشد و پیشرفت فراهم می آورد .